فانــوس خیس

و خدائی که در این نزدیکیست ، لای این شب بو ها ، پای آن کاج بـلند . . .
جمعه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ۰۳:۴۰ ب.ظ

صـدای پـای تــو . . .

در ابتدای خطیر گیاه ها بودیـــم

کـــه چشم زن به من افتاد :

صــدای پـای تو آمـد ، خیـال کردم بـــاد

عبور می کـنـد از روی پـرده هـــای قدیمی .

صـدای پای تـرا در حوالـی اشیـا

شنیـده بودم .



نوشته شده توسط مسافر . . .
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

فانــوس خیس

و خدائی که در این نزدیکیست ، لای این شب بو ها ، پای آن کاج بـلند . . .

فانــوس خیس

سفر مرا به در باغ چند سالگی ام برد

ایستادم تا دلم قرار بگیرد

صدای پر پری امد

و در که باز شد

من از هجوم حقیقتــــــ به خاکــــــ افتادم . . .

طبقه بندی موضوعی

صـدای پـای تــو . . .

جمعه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ۰۳:۴۰ ب.ظ

در ابتدای خطیر گیاه ها بودیـــم

کـــه چشم زن به من افتاد :

صــدای پـای تو آمـد ، خیـال کردم بـــاد

عبور می کـنـد از روی پـرده هـــای قدیمی .

صـدای پای تـرا در حوالـی اشیـا

شنیـده بودم .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی